میراث آریا: باروبنه سفر را بستیم و راه افتادیم آنقدر عشق به سفر و دیدن شهرهای دیگر را داشتیم که زندگیکردنمان حول سفرکردن میچرخید با کوچکترین تعطیلی باروبنه آماده و یا علی میگفتیم امسال هم با شروع نوروز تصمیم به سفر گرفتیم.
در مسیرمان به سمت سواحل شمالی منطقهی زیبایی دیدیم که تصمیم گرفتیم پیاده شویم و آنجا کمی استراحت کنیم و صورتی به آب بزنیم و چیزی بخوریم قصدمان این بود که تا ماه رمضان شروع نشده از سفر برگردیم تا بتوانیم روزههایمان را هم با خیال راحت بگیریم.
آبشارک زیبایی خودش را به دیوارهها میکوبید و آب خنکی به پایین سرازیر میشد عطر و بوی نوروز و بهشت یکی شده بود در آن مکان، کمی استراحت کردیم راه افتادیم و نرمنرمک و خوشخوشک خودمان را به دریا رساندیم.
چند روز زیبا و پرخاطره داشتیم بااحتیاط کامل رفتیم و در مسیر هیچ زبالهای نریختیم، هوای بهار را استنشاق کردیم و از تمیزی آبوهوا لذت بردیم درست بر خلاف طبیعت که بهقدری زباله و آشغال از سر و کولش بالا میرفت که فرق ساحل دریا را با ساحل زباله تمیز نمیدادیم.
سفر رفتن بخشی از زندگیکردن است باید همان گونه که در خانهی خودمان تمیزی و آداب را رعایت میکنیم در سفر هم چنین باشیم
سفرهای نوروزی از زیباترین و پرخاطرهترین بخشهای نوروزند که برای تمام ما ایرانیان خاطرهای ویژه دارد خصوصاً برای کودکان، تمام سفرهای طول سال یک طرف سفر نوروز یک طرف، انگار عطروطعم خاصی دارد درست مانند شیرینی نخودیهای عید که مزهی بهشت میدهد حتی اگر ده مدل شیرینی مدرنتر هم سر سفره باشد.
عیدنوروز و سفرهایش
سفرهای نوروزی از دوران ایران معاصر که سیزده روز تعطیلات به تقویم اضافه شده وجود داشته و ما ایرانیان به شیوههای مختلف آن را به انجام میرسانیم بعضی در ویلاها و هتلهای پنجستاره با هواپیما و ماشینهای لوکس بعضی با ماشینهای معمولی خودشان و هتلهای معمولیتر و گاه چادرهای به پا شده در پارکها و خیابانها.
حال بماند که بعضی این سفر را برای فرار از دیدوبازدید عید انجام میدهند؛ مثلاً همسایهی ما هر سال برای رهایی از هجوم مهمانها و دیدوبازدید کل هزینههای اول عید را میزند و همان هزینه را در سفر رفتن مخلوط میکند و فرار را برقرار ترجیح میدهد.
خلاصه که سفر نوروزی هر چه بوده و هر شیوهای که داشته انجام میشد و زیبا بود و هست و خواهد بود، این خاطرهی زیبا برای همیشه در ذهن کودکان ما و کودکی ما ماندگار خواهد شد و با تمام جزئیات و حتی با تمام نواقص و کمبودهایش برای ما و کودکیمان بس زیبا و دلنشین خواهد بود.
حوادث، تلخترین بخش سفرهاینوروزی
حالا که نشستهام از سفر و سفرهای نوروزی بنویسم گویا قلمم هم سر سازگاری ندارد مغزم یاری نمیکند و هر چه میخواهم فقط از زیباییهایش بنویسم تصاویری تلخ و بهغایت مرگبار در ذهنم جوانه میزند. میآیم بنویسم سفر به شمالیترین نقطهی ایران و کناردریا و ساحل و جنگل اما به ناگاه قلمم سُر میخورد روی کاغذ و تلخ میشود و مینویسد یکی از پرحادثهترین استانها در نوروز، میآیم بنویسم از حافظ و شیراز و خوشا وضع بیمثالش به ناگاه قلمم روی جادهها تصادفات نوروزیاش یخ میزند.
نمیدانم از کجا و از چه بنویسم که زیباییاش را بیشتر به رخ بکشم اگر چه که این سفر هرگز برای خود من تلخ نبوده؛ اما با دیدن این حوادث کامم هرساله تلخ میشود و زهرآگین. در دستهبندیها و آمارها سفرهای نوروزی شامل سه موج است موج اول که از ۲۹ اسفند شروع میشود و تا ۵ ام که شروع کار ادارات است پایان مییابد، موج دوم از ۵ ام تا انتهای هفته است و موج سوم تا پایان تعطیلات نوروز و سیزدهبدر.
بیشترین سفرها به مشهد و شیراز و استان مازندران و گیلان تعلق دارد و متأسفانه پرتصادفترین آمارها نیز در این استانها است؛ مثلاً میآییم برویم سفر و حال دلمان و جسممان را خوش کنیم با عدم رعایت بعضی اصول، میزنیم تمام اصول و کالبد زندگیمان را در لحظهای متلاشی میکنیم.
عجله برای هیچ!
بیشترین آمارها از علت تصادفات خوابآلودگی و نبستن کمربند ذکر شده است دو امر مهم که بایستی جزو اولویتهای هر سفری باشد، نمیدانم چه عجلهای است برای رسیدن به مقصدی که تقریباً در بیشتر موارد نامشخص است برای ما فرقی نمیکند در کدام قسمت دریا یا شهر ساحلی اسکان یابیم؛ اما طوری با سرعت و عجله در مسیر میرویم که حتی حاضر نیستیم برای ساعتی استراحت کنیم و یکی از قشنگترین خاطرات خودمان و کودکانمان را تبدیل به جهنمی میکنیم که تا آخرین لحظهی عمر از یادمان و یادشان نخواهد رفت.
از یادم نمیرود که سال گذشته در سفری که به شیراز داشتم دربهدر به دنبال مکانی برای اسکانم میگشتم؛ زیرا سفر من ناگهانی پیشآمده بود و تقریباً کاری بود یکییکی هتلها و مسافرخانهها را سرک میکشیدم تا ببینم بهاندازه من جایی پیدا میشود یا نه.
در بلبشوی شلوغی و ازدحام نوروز و لابهلای آدمها ناگهان یکی از مسئولین هتلی که تقریباً میشناختمش من را صدا زد و گفت یکی از اتاقها خالی مانده قرار بوده صبح بیایند؛ اما هنوز نرسیدند شما میتوانید آنجا بمانید گفتم خوب اگر تا ظهر آمدند چه گفت بعید است از این اتفاقات زیاد میافتد یا جای بهتر و کمهزینهتری پیدا کردند یا دور از جانشان دچار اتفاقی شدهاند!
به اتاق رفتم و تماماً جملهی پر از تأکید آن مرد در فکرم قدم میزد از اطمینانش که از تعدد و تکثر این اتفاقات بود، از این که جای کسانی را گرفته بودم که نمیدانستم دچار سانحه شدهاند یا نه بهشدت دچار عذاب وجدان شدم و در آن سه روزی که آنجا بودم و مشغول کارهایم از آنها اطلاعی نیافتم کار من تمام شد و البته در حین کار از تمام زیباییهای شیراز و خوراکیهای خوشمزهاش خصوصاً آن فالودهی جذابش باز نماندم و در نهایت بازگشتم و در تمام طول آن مدت دعا میکردم نه برای آنها و نه هیچ مسافر دیگری اتفاق بدی نیافتد.
نوروز زیبا را بیاییم به هر علتی که به سفر میرویم در ذهن خودمان و کودکانمان خطخطی نکنیم شاید با رعایت چند امر کوچک ولی بسیار مهم بتوانیم برای همیشه از رسیدن به مقصد زیبایمان مطمئن باشیم.
گزارش از: شبنم کاظمی مطلق
انتهای پیام/
انتهای پیام/